دکتر علی سبحانی
به گزارش تارا نیوز/دکتر سبحانی پژوهشگر؛ سه فراز از نهضت جهانی امام حسین (ع)
داستان کربلا یکی از حماسه های بزرگ تاریخ بشری است که همیشه برتارک تاریخ می درخشد . سه فرازعظیم در حماسه کربلا و شهیدان سربلند آن، خیلی درخشان وجلوه گر و خیره کننده است .
یک:«هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة».” محال است تن به ذلّت دهیم.”
خیلی تأملانگیز است. معنای سخن این است که زندگی بدون عزت نفس، به هیچ نمیارزد. مرگ از آن گونه زندگی که عاری از عزت نفس است، بهتر است. در این کلام بیش از هر چیز اهمیت «حرمت نفس» استشمام میشود . و اینکه از ویرانگرترین نتایج استبداد، فرو میراندن عزت نفس آدمهاست ومرگ درچنین جهنمی باکرامت ترست، ترجیحی که بسیار ستودنی و قدیسانه است و نمی شود از ستایش آن خودداری کرد.«هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة»
دو: «إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَكُنْتُمْ لاَ تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُمْ هَذِهِ». اگر دین ندارید و بیمناک از آخرت نیستید، آزاده باشید.
در این سخن، استقلال اخلاق از دین را میشود به زیبایی دید چنین نیست که اگر دین نباشد، هیچ ضمانتی برای اخلاقی زیستن نیست.ا
انسانها میتوانند حریم زندگی و زندگانی را پاس بدارند بیآنکه به هیچ دینی ملتزم باشند. خطاست که بار اخلاق را تماما بر شانهی دین بگذاریم. آن وقت کسانی که راه خود را از دین جدا میکنند شاید گمان کنند دیگر هیچ دلیلی برای اخلاقی زیستن ندارند. این انگاره که اگر دین ندارید، آزادگی پیشه کنید، شاه بیت و اساس زیستن شرافتمندانه درجامعه انسانی است که اگر دین ندارید گوهر باارزشی دارید که نام ان تمنای ازادگی است
و این تمنا پشتوانه اخلاق است
سه. مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً. جز زیبایی ندیدم.
پاسخی است که زینب(ع)قهرمان کربلا به عبدالله بن زیاد مستبد وپلید میدهد. سؤال طعنهآلود ابن زیاد این است: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ الله بِأَخِيكِ وَأَهْلِ بَيْتِكِ؟». یعنی رفتار خدا را با برادر و خاندان خود چگونه دیدی؟ پاسخ زینب، حیرتآور است.
چطور میشود آخر؟ آنهمه جفا و ستم و نامردمی را دیدن و باز اینگونه بزرگ بودن وکلامی بزرگتر برزبان جاری ساختن؟ چطور میشود واقعاَ؟ آیا این داوری، متضمن چشمپوشی از واقعیت است؟ رمز این زیبایی در چیست؟ در این نبرد نابرابر، کدام زیبایی به چشم حضرت زینب آمده است؟ ادارک درتحیراست ازاین همه شکوه وجلال.
درست است که درد و رنج فراوان بود، درست است که جور و جنایت عریان بود، اما سربلندی آدمی و درخشانی اخلاق هم بود. معرکه و آوردگاهی بود که در آن آدمیانی شرافت و عزت خود را پاس داشتند و حاضر نشدند آن را با زیستن مقرون با خفت و خواری معاوضه کنند. صحنهی نمایشی خیره کننده بود تا بازیگران آن گواهی دهند چیزی هست که از زندگی هم ارزشمندتر است. چیزی که نام آن عزت نفس، آزاده بودن و آزاده زیستن است. چیزی که نام مقدس آن آزادی است.
https://taranews.ir/?p=18033