×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : چهارشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴  .::.   برابر با : Wednesday, 21 May , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
مهبد مکی: موسیقی یک “آن” است
تارا نیوز

به گزارش تارا نیوز، به نقل از آیین باور – تحقیق در موسیقی های اقوام (موسیقی های مردمی) طبیعتا کار میدانی محسوب شده و از اهمیت بالایی برخوردار است.در مورد بحث نغمات (رپرتوار و ساختار موسیقی)  ویژگیهای کلی و سبک‌شناختی نظام موسیقایی، انواع و گونه‌ها و قالب‌های ساخت و اجرای موسیقی، نسبت موسیقی و کلام (متون و اشعار)، فرایندهای ساخت و اجرای موسیقی (آهنگسازی، بداهه‌پردازی)، نحوهٔ انتقال و آموزش موسیقی، نسبت موسیقی و حرکت اهمیت بالایی دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. خوب است بدانیم که “تحقیق یا پژوهش”فرآیندی است که به واسطهٔ آن تلاش می‌کنیم تا به گونه ای روشمند و  مستند و مستدل برای نخستین‌بار یا از زاویه‌ای جدید، پاسخی برای یک پرسش بیابیم و مسئله‌ای را حل کنیم. از سوی دیگر “روش” راهی است برای دستیابی به حقیقت در علوم؛ مجموعه شیوه‌ها و تدابیری که برای شناخت حقیقت و احتراز از لغزش به کار برده می‌شود. معیارهای تقسیم‌بندی انواع و روش‌های تحقیق را برای مخاطبان به چند بخش تقسیم می شود نتایج یا برون‌داده‌ها: بنیادی، کاربردی، توسعه‌ای / فرآیند اجرا: کمی، کیفی، ترکیبی / منطق اجرا: قیاسی، استقرائی / زمان: مقطعی، طولی / هدف تحقیقاتی: توصیفی، تحلیلی، اکتشافی، پیش‌گویانه.

مهبد مکی پژوهشگر موسیقی اقوام، دوستی غریب و گاه عجیب است . کوچه ای پر پیچ و خم، که به راحتی نمی شود از آن گذر کرد و به آسانی به سرمنزل مقصود رسید. زبان ، شیوه بیان و اخلاق خاص خودش را دارد. این دوستی و گپ و گفت هربار شیرین؛ گاه به جدالی از سر تفاوت درک منظور طرفین می رسد. با این حال شنیدن تجارب و نگاه ویژه او به پژوهش موسیقی اقوام و شناخت او از چهره های نام آشنا دیروز و دل شکسته امروز قابل احترام و ستایش . او دایره المعارف نام هایی است که در گوشه و کنار این شهر نفس می کشند و ما یا نام شان نشنیده ایم یا از حضورشان بی خبریم اما جهانی به وجود و هنرشان افتخار می کند.

حاصل این گفتگو را در ادامه می خوانید:

از چه سنی احساس کردین که باید دنبال پژوهش موسیقی بروید؟

جواب سختی است پژوهش یک چیزی است در عنصر کلان در ذات شما هست . لیک یک زمانی راه می افتد . در زمان سربازی در ترکمن صحرا در آن به چپ چپ به راست راست خبردار .یادمه راه افتادم سن کمی داشتم و بزرگ نبودم . راه افتادم بروم روستای چایجون برای دیدن استاد نامدرا دوتار نظری محجوبی .. که به دلیل خستگی و گم کردن راه نتوانستم بروم از منطقه اق قلا در مازندران سال ۷۴ بود. یک سربازی بود خدا بیامرزد. شمس الدین حنفی روزی ۴ واژه ترکمنی به من یاد می داد تا زمانی که به گونه رسمی پس از اون پژوهش ساز ها سفرها نوشتن ها بررسی سازها را شروع کردم .

این پژوهش به اینگونه نیست که فقط سفر کنی . دیروز در شهر راه می رفتم به گویش شخصی دقت کردم غیر پارسی گویش می کرد گام کند کردم تا ببینم به چه زبانی حرف می زند. “پژوهنده در سکون هم پژوهنده است .”

برگه روزنامه ای در مسیر زیرپایت افتاده باید بخوانی شاید نکته ای برای شما داشته باشد.

نام ها بسیار مهم اند و نشان دهنده قومیت دکان دار است . دقت دقت ..نگاه ..نگاه و سپس حرکت، یعنی سفر .قرار است کاری روی صحنه ببریم چند سالی که در رسانه البرز بودم و انتظاردارم رسانه و صدا سیما به ویژه شهری که میزبان من است بیش از اینها با ما مهربان باشد . طبعا انتظار ما از خانواده هایمان بیش از رئیس جمهورفرانسه است. اینجا خانه ماست . من در شبکه جهانی باشم دنیا بیشتر من را می بیند .

سالها من در البرز بودم میهمان بدی نبودم . در همین البرز شما قومیت هایی پیدا می کنید مانند “علیرضا نادری” که در موسیقی لری و لکی گنجی بسیار ارزشمند است . قطعه معروف” دایه دایه ” که بسیار خاطره انگیز است برای ما؛ اثر ایشان است . که البته شعر و چکامه اش برگردان هم شده وایشان از این موضوع رنجش دارند.

ساده نگذریم در استان ما، شهر ما، اقوامی هستند که خوب شناخته شده نیستند.

در همین شهر هنرمندانی داریم از افغانستان که آلات موسیقی خراسان بزرگ و کهن را می نوازد و اینجا هم من با غیر پارسی زبانان بوده ام . حتی خواب پژوهش گر پژوهشی می شود و در مکان های مختلف سفر می کند.

من با فلسفه و آثار بیدل انس دارم و ذهنم سودایی است . هنر بیش از اندازه ذهن را سودایی می کند . و زیاده آن خطرناک است . نیاز به آرامش و تنهایی و ساده زیستی است . نیاز به زندگی با طبیعت جانوری که رازها با خود دارند.

ازمیان سالهای طولانی پژوهش و سفرهایتان کدام بیش ازهمه در خاطرتان تاثیر گذاری داشته است ؟

هر کدام از اینها در لحظه و آن خود تاثیر بسیار چشمگیری در ذهن دارند. در بلوچستان در یک روزبسیار گرم و خلونت در منطقه گوربند یک باد مرموز یک باد ساکت ، شمارا می برد به ژرفای سودا در صحرای قره قوم در ترکمن صحرا غروبهایی که شغالها با هم می خواندند، ناله های شغال که دم غروب یک ریز ناله می کرد و این سری است که بشر هنوز آن را نمی داند. و جالب آنکه نمی دیدی و فقط ناله می شنیدی ، منابع الهام مناطق است اینها و می روی در منطقه دکترا و پسا دکترا می گیری با شنیدن این آواها .

در واقع یک نوع بصیرت که از محیط می گیری…

آفرین مثلا شما در آشپزی که هنر بزرگیست این روزها در فلان دانشگاه از دست فلان استاد دنیا مدرکی می گیری اما اگه ذوق نداشته باشی فایده ندارد بخشی در هنر دستان شماست که خدادای است بخشی دیگرش الهامات و ذوقی است که کسی نمی داند از کجا سرچشمه می گیرد. فرا خدادای است حتا ما نمی فهمیم خدا آن را به ما داده . درموسیقی شما بی نهایت دنبال زیبایی هستی. هر چیزی حد و نهایتی دارد اما در موسیقی به قول جناب مولانا حرف و صوت و گفت را بر هم زنم /تا که بی‌‌این هر سه با تو دم زنم‌‌/دیگه هیچی معنا نداره یا به فرمایش بیدل دهلوی که بسیار زیبا تر گفته :

دی من و صوفی به درس معرفت پرداختیم/او رقم‌کم‌کرد و من دفتر نمی‌دانم چه شد/ بی دماغ طاقت از سودای هستی فارغ‌ است/تا چو اشک از پا فتادم سر نمی‌دانم چه شد/اینجا معرفت در زبان بیدل بسیار سخت است . یعنی اگر پیش او برویم نمی دانی

من استادان خوبی داشتم جناب استاد روشن روان ،جناب ایمان و زنگ شاهی ، جناب شاپورخان رحیمی ، جناب رسول ایزدیار.

موسیقی یک “آن” است . آن هم برای هر کسی در هر زمانی نیست آهنگی را می نوازد دیگر زمان نمی تواند..

-یک ” آن است  که آن ِ اوست …-

بله آفرین از خرد دور شدیم بشری که یک ریز در حال چشم و هم چشمی است انتظار بیش از این نمی رود .

-به عنوان یک پژوهش گر موسیقی بومی ایران را به چند بخش تقسیم می کنید؟

پرسش خوبی است موسیقی بومی ایران بسته به قومیت ها ، آذری کرد لر لک گیلک تالش پارس و انشعابات خراسانی سپاهانی با احترام به تمامیت خاک جمهوری اسلامی باید نقشه را دیگر گون کنیم . گربه را نبینیم شتر را ببنینم .

یعنی تا فلات ایران و خراسان بزرگ و تاجیکستان  پیش بریم …

آفرین . و اگر اینم دیدیم  باز باید جغرافیا را کمی دستکاری کنیم . می پرسیم یزد آیا موسیقی دارد؟ بله قطعه “جان من تو باشی” از یزد است. جناب دکتر کیوان پهلوان در یکی از جنگ هایش با دایره و پیانو نواخته .منتها وقتی جغرافیای نقشه را نگاه می کنیم با تقسیمات سیاسی کشور نمی خواند.

گویش سپاهانی خودش اصلا موسیقی است .یکی از گویش های زیبای موسیقایی است با سکوت های زیبا و نوآنس های زیبا موسیقایی.

شاید برای همین است که بعضی آواز های این استان اینطور نمود پیدا می کنه آنهم مرتبه دارد . اگر دوستان خدمت استاد والامرتبه منصور اعظمی کیا برسند تازه می فهمند آواز با کلام یعنی چه و تلفیق شعر وآواز با موسیقی یعنی چه ؟

خود قومیت ها چند گانه می شوند . موسیقی آذری سه یا چهارکاروان ویژه دارد موسیقی عزا و سوگ و نوحه ها ، موسیقی پاپ همه فهم موسیقی عاشیقی ، موسیقی مَقام که موسیقی رسمی آذری است جدی و کرامتی است . که گابال نواز بهره های رزونانسی می گیره از این ساز

در موسیقی کردستان هم کارگاهی محلی درمانی یا در موسیقی خوزستان و هرمزگان موسیقی درمانی زار داریم موسیقی دژپیلی و موسیقی بختیاری نواحی عرب نشین، همه هویت دارند .

آیا اساسا در کشور موسیقی منحصر به فرد داریم یا موسیقی ایرانی یک نخ متصل داره ؟

رنگین کمان را در نظر بگیرید مرز بین رنگها خیلی مشخص نیست تو روی هم ایستادند. موسیقی ترکمن و بلوچ از ردیف موسیقی ایران کلا جداست . زیرا ترکمن ها قومی هستند که بعد ها ایرانی و مسلمان شدند و ریشه مغولی دارد . بلوچ ها هم موسیقی جداگانه دارد بیشتر بیابانی است و متعلق به جایی سخت و دیرگذر کمتر پیوندی با شهر داشته خود موسیقی دان هایشان هم کمتر تمایل داشته اند ارتباط برقرار کنند. در موسیقی پژوهی بخشی به نام استدلالات داریم و نباید آن را دست کم گرفت.

در واقع می توانیم از فرهنگ مردم به موسیقی آنان برسیم و از موسیقی به فرهنگ ودانش و تاریخ  اقوام ؟

در موسیقی پژوهی باید دانست که تعدیلات وجود دارد و بحثی میان رشته ای است که بین موسیقی و مردم شناسی می گردد اتنو یعنی مردم یک واژه یونانی است . یعنی باید با جغرافیای انسانی و حتی حیوانی منطقه آشنا بشیم دانش روز و باز خوردهایش را پیدا کنیم . تاثیر و تاثر و اقلیم زشت وناسازگار امروز که شبها مزاحم باد و روزها مزاحم آفتاب زیباست و از درختان بلند تر است تاثیراتی را برزندگی مردم گذاشته است .

اگرچه ریشه تاریخی موسیقی را دراقلیم و اقوام مختلف  نمی توان به راحتی جست و چه آمد های تاریخی اش را نمی توان به راحتی تحلیل کرد که چگونه چنین ریتمی گرفته است آیا زندگی خشن امروز بر روی موسیقی معاصر تاثیری دارد یا نه بدنه اش را حفظ می کند؟

در موسیقی قومی شوربختانه از منظر پاپ که جوانها بیشتر با آن در تماس هستند بله و موسیقی رپ حتی به افغانستان و بلوچستان و کردستان هم رسیده است . خیلی بد نیست . رپ هم نیاز هست .

آیا این نیاز است یا نیاز کاذبه موسیقی است  یا تاثیر کاذب داشته یا نه اصلا نیاز رشدی موسیقی بوده است؟

نیاز است . خطر آنجاست که این موسیقی چیره بشه و اندیشه را خراب کنه در ایران که یک موسیقی اعتراضی است به بیراهه رفته این موسیقی رپ از کانادا می آد اعتراضی فرزندان تک والدینی است  . اوباش .زندانیان ابد . که بازهم اونجا با اندیشه است ولی اینجا ما کورکورانه دنبال می کنیم.

همانطور که گفته میشه زبان را خیلی ساده نکنیم با  ورود برخی کلمات زبان پویا می شود آیا در موسیقی هم چنین چیزی پذیرفته است ؟ موسیقی باید سره بماند؟

پرسش خیلی خوبی است زبان و موسیقی یک چیز است زبان هم موسیقی دارد اکسنت دارد اما در موسیقی خطرناک است اگر این به روز رسانی را خیلی تند پیش ببریم میشود سزارین . باید بگذاریم خود سر وقت هر چند سخت است و مادر اذیت می شود ، طبیعی به دنیا بیاید. تار تار است و تنبور تنبور نباید هر استادی ساز دیگر هم درس بدهد یا آن را آسان کند . هر سازی باید خودش باشد.

در واقع معتقدید سازشان بوی غربت می گیرد؟

همان بلایی که سر غژک آوردندامروز شده قیچک . آمده در کارگان موسیقی دکور شده به عنوان کمانچه نواخته میشه . جنابمحمود پناله در تربت جام شاید تنها کسی باشه که غژک اتو کشیده شهری رادارد به طور زیبایی در گروه به کار می برد این کار همه نیست مال کسی است که موسیقی قوامی را می شناسه و می دونه چه می کنه . مثل ساز کاخون ساز پرو که فقط نشستیم تق تق روی آن می زنیم برای نواختنش باید فرهنگ موسیقی لاتین را بدانیم اسانیا و آفریقا را بشناسیم یا فرهنگ ریتمیک سه ناحیه را و تا حدی زبانشان را بدانیم .

از منظر دست آوردهای پژوهشی شما کدام بخش از موسیقی قومی ما شکل اصلی خود راتا کنون حفظ کرده است؟

یک بخشی از آن می تواند موسیقی ترکمن باشد.

به چه علت منزوی بوده یا شانس بیشتری داشته؟

به فرهنگ کلان آنها ربط دارد وصلت نمی کنند با غریبه ها و موسیقی آنها وحشی است برای نوازنده غیر مغول و ترکمن نا آشناست باید با فرهنگ آنها در آمیخت درموسیقی ترکمن ریتم وجود نداره سه عنصر کوب آهنگ نماهنگ و هارمونی ندارد ورود به آن سخته و به ذاته یک سرنوشت محتومه …..

از چهره های این استان که مورد بی مهری قرار گرفته اند برایمان بگویید .

جناب شاپور رحیمی میشه گفت مدیر پیشین مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی  بود . میشه گفت از مراکز بزرگ حتی فرادانشگاهی کشور بود که به مهر جناب علی معلم دامغانی بسته شد !

و البته خبر خوش بدم به واسطه صدا بردار رسانه غلامرضا ملکوتی به نام باشگاه هنرمندان قرار است زنده شود و فراتر از موسیقی ایرانی کارکند. آن زمان همه ساز هارا نداشتیم . و بهانه ای است که هنرمندان و نوازندگان گردهم بیایند و البته اگر اسمش حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی باشد نمی شود و همه سازهای دیگر و نوازندگان دیگر که برخی ایرانی نیستند نمی توانند حضور داشته باشند .

جناب رحیمی دوکار زیبا در کارنامه دارد و  سرآمد آن شکوفه های جاویدان با تنظیم جناب عندلیبی روی اشعار شیخ جام و خلیفه عبدالصمد عندلیبی ساخته شده . اون زمان ریتم های ۵ ضربی لنگ که میشه گفت از کردستان اومده بود در این کار جاافتاد و چکامه زیبای “گفتم غم تودارم گفتا غمت سرآید” را ما نخستین بار اززبان شاپور خان رحیمی شنیدیم . ایشون در منطقه باغستان کرج در تنهاییست .روزنخست ماه مبارک رمضان رفتیم خدمتش هرچند دوستان و شاگردان که از راه دور می آیند کمک کردند که ایشون روی پا بایستد لیک ایشان هنوز دلشکسته است و از منزل بیرون نمی آید .

شاپور رحیمی تنها خواننده موسیقی ایران است که با پیانو به طور ویژه آشناست . تنها خواننده موسیقی ایران است که بعضی قابلیت های موسیقی نواحی ایران را می شناسد . کسی است که با استاد عبدالوهاب شهیدی جزو دو خواننده ملی است که با ساز عود آشناست .

در زندگی ایشان یک تک فرمی ساخته شد به نام ” بهادر” یک سری موش بودند می خواندند و شیطنت می کردند. عود و آواز از ایشان بود و صدا را تند کرده بودند روی کار گذاشته بودند . و چه قدر هم زمان بین کودکان ما موسیقی سنگین ایرانی جا افتاد و کودکان ما شیفته عود شده بودند ۲۰ سال گذشت و حیف که این خوبان به بی مهری برخی چه بالا چه پایین در هم  شکسته شدند و آنان ندانستند وقتی اینان را می شکنند چه جنایتی می کنند.

روزنخست ماه رمضان که رفتیم قرار شد با برادرشون ساز بنوازیم من با ساز ارغنون که ارگ هندیست و نی برادرشان شاهرخ خان نوازشی کردیم  . هرگز فکر نمی کردم با ساز سختی اینچنین بتوانم همنوازی ملودیک بکنم و این همنوایی را نفس حق این آدم درست کرد. در اسناد و مدارک شاهپور خان خاطرات نامه های  بسیارزیبا و تلخ و تکان دهنده  قدیم پیش از ۵۷ از زندگی ایشان بود.

در آزمون دوم باربد که بهترین های موسیقی ار آنجا به دنیای موسیقی وارد شدند، همانجا که پرویز مشکاتیان مقام نخست سنتور را در آن بدست آورد،شهرام ناظری در آواز ….

شجریان گفت شاپور خان پسر شهرام ناظری بیمار است در این برنامه شرکت نکن و شاپور خان گفتند همانجا نامه ام را پاره کردم و نرفتم و شهرام ناظری شرکت کرد و خوش درخشید. پرسیدم امروز ایشان به شما مهری دارد؟ لبخندی زدند و چیزی نگفتند.

بدانیم دوستان اگه امروز افرادی بر صحنه اند یک سری افراد گم نامی هستند پشت سر ایشان که اگر نبودند آنها هم نبودند . جناب سالار عقیلی خود می داند اگر صدیق تعریف نبود ، او نبود، ایشان نباید در فلان برنامه از پشت چشم نازک درباره ایشان حرف بزند. ……

 

این گفتگو پایانی ندارد مانند همیشه انتهای آن باز است …اما شاید روزی دیگر از نقطه ای دیگر پی گرفته شود

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


});